فعالیت ما از چه سالی آغاز شد؟

سال 1379 آغاز به کار فعالیت در حرفه طلا و جواهر برای مدیریت جواهری حسین شیخ بود
اما نه در پلتفرم فعلی بلکه در حرفه مخراجکاری یا نصب نگین

ابتدای راه ...

1383 استارت کارگاه نصب نگین زده شد و در مدت کوتاهی تعداد پرسنل کارگاه به 8 نفر رسید

چالش های پیش رو در ابتدای کار...

در سال های ابتدایی فعالیت چالش پیش رو وجود واسطه ها بود،تولید در کارگاه صورت میگرفت اما به دلیل نبود بخش فروش مستقیم کالا توسط واسطه ها به فروش میرسید و همین امر نیز باعث میشد محصول با قیمت بالاتری به دست مصرف کننده نهایی برسد

همه چیز از یک میز کوچک شروع شد؛

میزی که اولین شاهد رؤیاهای جوانی بود که ساعت‌ها بدون استراحت روی قطعات کوچک طلا ضربه میزد و با هر ضربه، قلبش تندتر می‌تپید.
برای او مخراج‌کاری تنها یک شغل نبود؛ دنیایی بود که گذر زمان را از او می‌گرفت و هر قطعه‌ای که زیر دستش کامل می‌شد، قدمی بود به سمت آینده‌ای که هنوز نمی‌دانست چقدر بزرگ خواهد شد.

سال‌ها گذشت…

و آن جوانی که روزی در سکوت کارگاه، پشت همان میز کوچک می‌نشست، امروز صاحب یکی از نام‌های معتبر در صنعت جواهرسازی ایران است.
اما چیزی که عوض نشده، همان عشق بی‌قید و شرط به ساختن است؛ عشقی که هنوز هم وقتی پشت میز می‌نشیند، او را به همان روزهای اول برمی‌گرداند.

جواهرات حسین شیخ تنها یک برند نیست

  • روایت انسان‌هایی است که می‌خواهند رؤیاهایشان را به شکل یک قطعه جواهر جاودانه کنند.
  • روایت زوج‌هایی که لحظه خواستگاری‌شان را به یک حلقه خاص می‌سپارند.
  • روایت مشتریانی که می‌خواهند جواهری بسازند که هیچ‌کس در دنیا نداشته باشد.
اما چیزی که عوض نشده، همان عشق بی‌قید و شرط به ساختن است؛ عشقی که هنوز هم وقتی پشت میز می‌نشیند، او را به همان روزهای اول برمی‌گرداند.

و روایت مردی که باور دارد:

جواهر، فقط زیور نیست؛ یادگاری است از یک لحظه، یک احساس، یک انتخاب

در برند ما هر تصمیمی با یک اصل سنجیده می‌شود:

صداقت و اصالت

  • دنیای ما دنیای تجملات بی‌روح نیست.
  • دنیای ما، دنیای جواهراتی است که روح دارند؛
  • چون بخشی از زندگی آدم‌ها را روایت می‌کنند.

و این داستان هنوز ادامه دارد…

هر قطعه‌ای که در گالری ما ساخته می‌شود، ادامه‌‌ همان رؤیای نوجوانی است که باور داشت:

  • اگر با دستت طلا را جان بدهی، جهان بالاخره نامت را خواهد شنید.

داستان آرزو...

پیش از آنکه نامش کنار جواهر بدرخشد او باور داشت که زنان چون الماس زیر فشار زندگی ساخته میشوند و زمانی که که بدرخشند هیچ نیرویی قادر به خاموش کردنش نیست.
نرمی، شهامت، آزادی و حس زنانه ای که هیچ وقت پنهانشان نکرد. اعتقاد دارد ظرافت زنانه نه تنها یک ظعف نیست بلکه نیروی واقعی،در آن پنهان شده. زمانی هم که وارد دنیای جواهر شد همچنان ظریف اما با قدرتی عمیق ادامه داد.

با ورودش به جهان حسین شیخ،

تکامل شروع شد و چون نوری به نوری دیگر پیوند خورد و روح پنهان برند حسین شیخ را شکل داد.
او با وسواس هنری خود استانداردی تازه در طراحی جواهرات لوکس ایجاد کرد.
ترکیبی از سلیقه مینیمال، جزئیات دقیق و درک عمیق از زیبایی لوکس و مدرن

حال او نمایینده زن امروز است.